خيلی دير شده و متاسفم که زودتر حمايتم رو از نوشی عزيز اعلام نکردم.



نميدونستم نون خامه ای ها و خیار های تهران آدميزاده رو دو روز خونه نشين می کنه. شاید هو مقصر همین ویروس معروف باشه:) هوای جهل و دو درجه هم نتونست کمی از تب و لرزم کم کنه. خودمونيم نازک نارنجی شدم رفت...




ارمنستان 


سلام. من و بيژن گلم الآن در ارمنستان هستيم. کشوري که فقط ارزش يه بار ديدن رو داره. فقط يه بار. البته با هم بودن در جمع دوستان و خانواده خيلي خوبه ولي بعضي چيزا تو اين کشور شديدا آزار دهنده و گاهي ديونه کننده ست. مثلا فقر بيش از اندازه. فاصله طبقاتي زياد. آثار سيستم مريض سابق در گوشه گوشه ي کشور. پليس وحشتناک فاسد و رشوه گير. ماشين ها، ساختمان ها و وسايل کهنه و قديمي. بعضي ها آنقدر دارند که رو به ترکيدن هستند و بعضي ها شديدا گرسنه.







رد پاي مهمون تازه يعني آمريکا همه جا ملموس و قابل لمسه. کوکا کولا، مارک هاي کلاس بالا! ماشين هاي هامر، امريکن تاکسي، بنز هاي آخرين مدل آلماني. مظاهر غرب خوش جا کردند ولي فرهنگ رو تو همون غرب جا گذاشتند و خودشون اومدند اينجا. رانندگي ا ف ت ض ا ح. حقوق انساني؟ کيلويي چند؟ تابلوي راهنمايي رانندگي به ندرت ديده ميشه. اسم خيابون رو انقدر بايد بگردي تا پيداش کني. تابلوهايي هم که مي بيني همه رنگ و رو رفته و زهوار در رفته ست. خلاصه که براي اولين بار تو عمرم مي خوام از يک کشور زودتر فرار کنم. 10 روز براي اينجا زياده. ايران خودمون در برابر اينجا، خداست. لااقل اين جوري و با پررويي، تو روز روشن پليس ها ي رشوه گير مثل پليس هاي شکم گنده ي تن لش ارمنستان ، جلوي همه دستشون رو براي پول گرفتن بالا نميارند. پول رو راحت تو دست و بعد توي جيبشون مي ذارند. بدون هيچ خجالتي.
البته چيزاي خوبش کنسرت ماهي بود که ديديم و بعد رقص زيباي ارمني و ديدن روشنفکرهاشون و کمي صحبت کردن با اونا به زبان فرانسه که خيلي کيف داد.

بعدا مفصل مي نويسم. فعلا خداحافظ.








تماس با من

دوستان



آرشيو

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Weblog Commenting by HaloScan.com