بالاخره روز هم اومد. 


بالاخره «روز» هم اومد. اگر صفحه ي اولش رو باز کنيد اسامي آشنا زياد به چشمتون مي خوره. اسامي روزنامه نگاراني که همه مي شناسيم، با مقاله هاشون بعد از دوم خرداد «عشق کرديم»، خنديديم، حرص خورديم، عصباني شديم، گاهي هم نفس راحت کشيديم چون حرف هاي دلمون رو زدند. اسم هر کدوم يادآور خاطرات ريز و درشت اون روزها و عصرهاي خوب نفس کشيدن روزنامه هاست. عشق «جامعه» خوندن، «عصر آزادگان»، «بهار»، «نشاط» و تصوير چشمان خندان دخترک که بعد از «تو قيف» شدن يه روزنامه ، باز پيداش مي شد و چشماش مي خنديد. ياد روزهاي خوب روزنامه ي کاغذي خوندن به خير! به اميد روزي که «روز» در ايران چاپ بشه اونم روي کاغذ. بوي کاغذ، صداي ورق زدن صفحات روزنامه هاي «صبح ايران» و روزنامه خوندن هاي دسته جمعي تو تاکسي و اتوبوس. گاهي هم بدجنسي مي کرديم و روزنامه رو جوري مي گرفتيم که طفلک بنده خداي بغل دستي ديگه نتونه سرش رو روي روزنامه ي ما خم کنه. راستي راستي ، قبل از کودتاي يک شبه ي بستن پونزده روزنامه، چقدر آمار روزنامه خوني تو ايران بالا رفته بود، يادتونه؟

خب شرمنده از اين همه زياده گويي، ببينيم خود «اهالي روز» چي مي گند:
«"روز" رسانه ای است که در هوای آزاد کاشته می شود، و بنايش بر آن که کج تاب نباشد، راست باشد. روزنامه ای است که اينک از کمی توان و امکان، فقط در شاهراه اطلاعاتی جهان، در دنيای مجازی اينترنت انتشار می گيرد. اما اين اميد را دور نمی بيند که از دريچه کامپيوترها، و دسترس حاضران در آن شاهراه بيرون بزند و به در خانه ها برسد. کی. زمانی که ناگزير به کج تابی نباشد، توان بيابد و امکان. اما تا آن روز به همان عهد ناننوشته هر رسانه حرفه ای جوامع مردم سالار وفادار می ماند که در خدمت هيج نظر و آرمانی درنيايد و جز ارزش های والای انسانی را ميدان ندهد.

پيام رسانان "روز" در پشت ميزی به وسعت جهان، می نشينند و هر صبح، به زمان ايران، خبر می رسانند. دل هاشان هم همان جاست.
پس گام اول آن که "روز" کج تاب نيست، آينه ای راست نماست.»



Comments: Post a Comment






تماس با من

دوستان



آرشيو

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Weblog Commenting by HaloScan.com