براي عادت زشت خفه کردن اميد و براي شيما رضايي! 


*از صبح امروز که خبر رد صلاحيت بعضي از کانديداها رو شنيدم، دلم آشوبه. حالت کسي رو پيدا کردم که روي يه صندلي با دستان بسته شده از پشت نشسته و هيچ غلطي هم نمي تونه بکنه. يه بليط گرون قيمت براي يه فيلم آبکي، آبگوشتي، بي محتوا و مسخره خريدي يعني به زور تو پاچه ات کردند و ناچاري با اون وضعيت رقت آور و دست بسته تا آخرش رو تماشا کني. زيادي هم زر زر کني از اون چسب هاي کلفت و پهن ميزنند روي لبات. حتا اگه چشماي مبارک رو هم ببندي، با صداهاي نکره چه مي کني؟ حس نمايشنامه هاي "تئاتر نو " فرانسه برات تداعي ميشه. سياهي و سياهي و بعضي وقتا هم خاکستري. يعني بايد همين جور «در انتظار گودو» بشينم؟ کي مياد؟ اصلا مياد؟ دلم گريه مي خواد براي اميدهاي کوچکي که از دور و نزديک به «درخت دعا» گره زديم. اميدهاي کوچکي که به قول مامي ... اسب حضرت ابولفضل هم به حساب نياوردند. نميدونم «پرده ي آخر» کي ميرسه؟ مشتاقانه با دست هاي بسته در انتظار «پرده ي آخر» اين نمايشنامه ام. اگر پرده ي آخري باشد...

**دلم گريه مي خواد براي شيما رضايي، 24 ساله، ساکن کابل. اما گناهش؟ يکي دو تا نيست عزيزم. بذار گناهان بي نهايت دخترک رو بشمارم:
- شيما زن بود. بازم بگم؟
2- برقع سرش نمي کرد.
3- مجري يه برنامه ي حرام بود. از اونا که توش موسيقي داره. همونا که اگه گوشت رو نگيري تبديل به الاغ و سنگ و اين جور چيزا ميشي.
4- شيما راحت مردها رو مورد خطاب قرار ميداد. باهاشون حرف ميزد.
5- دوربينش رو دخترک«پتياره» برمي داشت تو خيابونا جولون مي داد.
6- از همه مهمتر ورپريده خوشگل بود...
مثل بدبخت هاي عقده اي، سياه دل، کورچشم الاغ به سراغش رفتند. مثل موش کور! يه گلوله تو اون سر خوشگل زدند تا اون دنيا در پيشگاه پروردگار، شيما با مخ متلاشي شده حاضر بشه. به لعن ابدي و اين جور چيزا, تا کسي اون جا نگاهشم نکنه. دختره ي چشم سفيد...
«پليس مي گويد يک مجري جوان تلويزيون در خانه اش به ضرب گلوله کشته شده است.خانم شيما رضايي در برنامه موسيقي جوانان کار مي کرد اما دو ماه پيش از کار اخراج شد.
پليس در کابل مي گويد نقش او به عنوان مجري در اين برنامه از سوي گروههاي محافظه کار مورد انتقاد قرار گرفته بود که او را باعث خراب شدن اخلاق جوانان قلمداد مي کردند...
چندين ايستگاههاي خصوصي تلويزيوني پس از سقوط طالبان در افغانستان بر پا شدند و ايستگاه "طولو تي وي" (تلويزيون طلوع) که خانم رضايي برايش کار مي کرد با شيوه غربي و مجريان مد روز هواداران بسياري در ميان جوانان پيدا کرده است هر چند که انتقاد روحانيون را نيز به دنبال داشته است.»

***هرچي گشتم عکسي از شيما رضايي پيدا نکردم!

**** دست اسد عزيز درد نکنه با مصاحبه ي جديدش با خورشيد خانوم گل. البته حتما تا حالا خودتون اين مصاحبه رو خونديد...
*****نوشي گفت راستي امروز دوم خرداده. باورم نميشه هشت سال گذشت!



Comments: Post a Comment






تماس با من

دوستان



آرشيو

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Weblog Commenting by HaloScan.com