سالگرد عروسی 


فردا سالگرد عروسی ماست. باورم نمی شه که یک سال گذشته. یک سالی که از دو سال قبلش با عشق شروع شد و همچنان با عشق و شور بیشتری ادامه پیدا کرده.

انقدر خوبه خوبه خوبه تو کوچه پس کوچه های شهرهای قدیمی آلمان پرسه زدن.
انقدر خوبه خوبه خوبه ماچ کردن های یواشکی، قربون صدقه های در گوشی، نشگون گرفتن از دست بیژن وقتی دلت برای بغل کردنش پر می کشه.
انقدر خوبه خوبه خوبه وقتی همسرکِت کمی هم خجالتی هم باشه بعد بهش بگی: منو ماچ کن و روی «همین جا» و «همین حالا» اصرار کنی و قند تو دلت آب بشه.
انقدر خوبه خوبه خوبه پیاده روی های طولانی و بازی انگشت هات تو کف دست همسر و گاهی هم دخالت دادن ناخن هات و آخ گفتن همسر و باز قربون صدقه و قربون صدقه که دلت می خواد تا آخر دنیا ادامه پیدا کنه.
انقدر خوبه خوبه خوبه بغل گرم و پر از آرامش شب، بیدار شدن های صبح و بغل گرم که هنوز حضور داره و وقتی چشمات رو باز می کنی، لبخند نازنین و چشم های عاشق و قربون صدقه های گوش نواز پچ پچه وار به استقبالت میاند و تو رو به مهمانی عشق می برند.
انقدر خوبه خوبه خوبه کادوی تولد سی و دو سالگی رو بیست روز قبل گرفتن چون همسر جان بالا و پایین می پره و ذوق و شوق داره که گوشواره های مرواریدت رو تو گوشت ببینه و میگه که طاقت نداره تا بیست روز دیگه صبر کنه.
انقدر خوبه خوبه خوبه با هم خوب بودن و همراه خوب داشتن...



Comments: Post a Comment






تماس با من

دوستان



آرشيو

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Weblog Commenting by HaloScan.com