تصور کنيد که برادی داريد که عاشق يک دختر خارجی شده و پس از چند سال زندگی مشترک با هم، صاحب دو تا دختر کوچولو شدند، يکی ۳ ساله و يکی ۸ ماهه. پسر سال هاست بيکاره ولی خوشگل و خوش تيپه. دختر کار می کنه و خرج زندگی رو می ده. پسر چپ و راست به دختر دستور می ده که: حق نداری با پدر و مادرت رفت و آمد کنی. حق نداری برادرت رو ببينی. از اين دوستت خوشم نمياد و غيره. دختر هم طی سال ها برای عشقی که به اين آقا داشته گفته چشم. اختلافات کم کم بالا می گيره. بعد از يک دعوا و جر و بحث، آقا برای چندمين بار دختر رو از خونه پرت می کنه بيرون ( اون هم در فرانسه). دختر شکايت می کنه. چند روز قبل از موعد دادگاه، آقا به اين خانوم زنگ می زنه که بيا هم با هم حرف بزنيم و هم بچه ها رو ببين. بعد از دو هفته! تو اين دو هفته هر بار دختر رفته دم در خونه، پسر راهش نداده و در رو به روش باز نکرده. خانوم ميره خونه تا بچه ها رو ببينه. با فحش و ناسزا پذيرايی می شه. بعد از يک ربع، اين برادر ايراني، دختر رو کشان کشان می بره تو حمام و البته جلوی چشم بچه ها که گريه می کردند. در حمام رو می بنده و می گه: " می خوای من رو ترک کني، نه؟ کاری می کنم که هر بار که تو آينه نگاه بکنی ياد من بيافتی. کاری می کنم که ديگه هيچ مردی بهت نگاه نکنه!" چاقو از بالای پيشانی تا پايين چانه ی دختر رو می بره. خون فواره می زنه. آقا از حمام می ره بيرون و بچه ها رو بغل می کنه که در بره. دختر با هر زوره از حمام می پره بيرون. دختر ۳ ساله با ديدن خون جيغ می کشه. آقای برادر هول می شه. دختر از اين فرصت استفاده می کنه و بچه ی ۸ ماهه رو از بغلش می کشه بيرون. مرد فرار می کنه و از فرانسه ميره به جايی که ديگه کسی دستش به اون و دخترکش نرسه. و داستان ادامه داره. حالا سوال من اينه: اگه واقعا همچين اتفاقی براتون بيافته عکس العمل شما چيه؟ آيا سعی در پنهان کردن برادر داريد و باهاش همدست می شيد و بهش کمک می کنيد که زودتر فرار کنه و در دروغش شريک می شيد؟ اگر دختر فرانسوی با صورت خراب شده از چاقو بياد سراغتون و بهتون التماس کنه که بگيد آيا از دخترکش خبر داريد يا نه، بهش چی می گيد؟ همچنان تکذيب می کنيد که هيچ خبری از برادر نداريد؟ براتون عدالت مهمتره یا تعصب و خون خواهر برادری؟ خواهش می کنم قبل از هر گونه جوابی چند دقيقه فکر کنيد و اون کاری رو که در اين موارد خواهيد کرد، رو بنويسيد. اين دفعه استثنا قايل می شيم يعنی اين که می تونيد حتا اسمتون رو هم ننويسيد. من به شدت به جواب هاتون نياز دارم. لازم به توضيح نيست که من هيچ برادری در فرانسه ندارم ها:) بعدا مفصل تر می گم موضوع از چه قراره. *««تعصب» از عصبه است به معنی جمع و گروه. تعصب يعنی رشته ای که فرد را به گروه انسانی خود می پيوندد تا به حمايت و جانبداری از آن گروه بر می خيزد. حقه ای که زده اند اين است که جهل را به جای تعصب قالب زده اند.» **اگر کسی فرهنگ عميد يا هر فرهنگ لغت ديگه ای داره ممکنه معنی دقيق تعصب رو برام بنويسه که اين جا بذارم؟ من هر چی تو گوگل گشتم چيز زياده نصيبم نشد. ممنون
|
Comments:
Post a Comment
|
تماس با مندوستانآرشيو
December 2004
January 2005
February 2005
March 2005
April 2005
May 2005
June 2005
July 2005
September 2005
October 2005
November 2005
December 2005
January 2006
February 2006
March 2006
April 2006
May 2006
June 2006
July 2006
August 2006
September 2006
October 2006
November 2006
December 2006
January 2007
February 2007
March 2007
April 2007
May 2007
February 2010
|