*همه چيز سريع اتفاق افتاد. فردا دارم وارد زندگی کاری می شم. يه قسمتی ديگه از زندگی ام در اين مملکت تازه که به خاطرش هيجان زده ام. بعد از سال ها دوری از کلاس و شاگرد و تخته و گاهی بوی ماژيک وايت برد و گاهی بوی خوش گچ و لذت دلپذير گرده های گچ روی دست و لباس و گاهی پيشاني، فردا می رم که فرانسه درس بدم. اين بار شاگردهای پشت ميزم ديگه فارسی زبان نيستند و همين فکر هيجان کار رو بيشتر کرده. امروز با دلشوره ای که مدام واپس می زنمش، روی کاناپه لم دادم و کمی فيلم نگاه کردم و کتابی رو که بايد از اروی اون تدريس کنم، ورق زدم. دل بی قرارم رو پشت صورت شادم پنهان می کنم. دلم نمی خواد همسرم نگران بشه. از همه سخت تر تجربه ی اولين رانندگی در اتوبان های اينجا، ديروز و امروزم رو پر از تشويش کرد. منی که هيچ وقت جز دورانی که می خواستم تو تهران گواهينامه بگيرم، پشت ماشين نشستم و بعد تنها ۵ روز تو اصفهان کنار مربی مهربانی نشستم که نمی دونم چرا خانم مهندس صدام می کرد. می گفتم بابا به خدا من مهندس نيستم. می گفت: من کاری ندارم. برای من شما خانم مهندسی:) ... ديروز با سلام و صلوات سوار ماشين شدم و همسر عزيز کنار دستم نشست تا با هم بريم تو دل اتوبان. آی عرق کردم و آی ترسيدم و عضلات طفلکم رو چنان منقبض کردم که به قول همسرم"جون و جيريقشون در اومد". وقتی به مقصد رسيديم چنان صورتم سرخ شده بود و چشمانم ترس آلود که بی اختيار خندم گرفت. رانندگی تو اتوبان و با سرعت بالای ۶۰ مايل، به خدا نفس گيره. امروزم باز تا محل کارم و به مدت بيشتری توی يه اتوبان ديگه پشت ماشين نشستم. خيلی بهتر از ديروز بود و ترسم کمی ريخته بود ولی فکر می کنم هنوز راه طولانی پيش رو دارم تا اون ترس های موذی کف دلم رو کاملا خنثی کنم. وقتی برگشتيم خونه، همون جوری بی حال روی کاناپه ی خونمون ولو شدم. احساس می کردم بدنم از انرژی تهی شده. خلاصه که روز دشواری بود. **کنار همه ی اين ها فکر کبری ست که پکرم کرده. دلم می خواست بهش می گفتم که منم از طناب دار می ترسم و ازش متنفرم. دلم می خواست بدونه از زندان و مرگ در بيست و چند سالگی و انتظار طولانی چقدر بيزارم. دلم می خواست می تونستم يه کاری براش بکنم. کاش کسانی که مسئول واقعی اين حوادث غم انگيزند، کمی به فکر درمان جامعه بودند و نه پاک کردن صورت مسئله...
|
Comments:
Post a Comment
|
تماس با مندوستانآرشيو
December 2004
January 2005
February 2005
March 2005
April 2005
May 2005
June 2005
July 2005
September 2005
October 2005
November 2005
December 2005
January 2006
February 2006
March 2006
April 2006
May 2006
June 2006
July 2006
August 2006
September 2006
October 2006
November 2006
December 2006
January 2007
February 2007
March 2007
April 2007
May 2007
February 2010
|